English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6759 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jaw clutch coupling U درگیری دندانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heads up U در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
rack and pinion U میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
saw edged U دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves U برگهای ارهای یا دندانه دندانه
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
dentate U دندانه دندانه مضرس
cut gears U دندانه دندانه کردن
nick U دندانه دندانه کردن
nicked U دندانه دندانه کردن
nicking U دندانه دندانه کردن
jaggy U دندانه دندانه ناهمواری
nicks U دندانه دندانه کردن
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
contretemps U درگیری
contentions U درگیری
involvement U درگیری
engagement U درگیری
engagements U درگیری
contention U درگیری
brush with the law <idiom> U درگیری با قانون
engagement U درگیری با دشمن
braked U قطع درگیری
brakes U قطع درگیری
braking U قطع درگیری
rules of engagement U قوانین درگیری
self involvement U خود- درگیری
brake U قطع درگیری
disengagement U قطع درگیری
engagements U درگیری با دشمن
gear in U درگیری دو چرخ دنده
cease engagement U درگیری را قطع کنید
break off position U نقطه قطع درگیری
set-tos U مشت بازی درگیری
set-to U مشت بازی درگیری
set to U مشت بازی درگیری
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
coupling U جفت شدگی اتصال درگیری
catalytic U ترغیب کننده دشمن به درگیری
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
engagement control U کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
gear arrangment U نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
cease engagement U درگیری قطع هدف را تعقیب نکنید
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
gates U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
bullied U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bullies U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bully U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
bullying U درگیری بر سر تصاحب توپ اغاز استفاده از گوی بین دوحریف
igo U علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
heading crossing angle U زاویه بین سمت مسیرهواپیمای رهگیر و هواپیمای هدف در لحظه درگیری
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
tied on U در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
serration U دندانه
cog U دندانه
tooth U دندانه
dented U دندانه
denting U دندانه
dents U دندانه
cogs U دندانه
serra U دندانه
jag U دندانه
sawtooth U دندانه دندانه
saw toothed U دندانه دندانه
bidentate U دو دندانه
notche U دندانه
nid U دندانه
crenation U دندانه دندانه
dentate U دندانه
dentation U دندانه
denticle U دندانه
denticulate U دندانه دندانه
serrate U دندانه دندانه
indentations U دندانه
nib U دندانه
nibs U دندانه
crinkle U دندانه دندانه
crinkled U دندانه دندانه
crinkles U دندانه دندانه
crinkling U دندانه دندانه
mordant U دندانه
thread U دندانه
threads U دندانه
indentation U دندانه
jaggies U دندانه ها
nicking U دندانه
cogging U دندانه
notch U دندانه
trifid U سه دندانه
cam U دندانه
sheath U دندانه
undentate U تک دندانه
notches U دندانه
sheaths U دندانه
leaf U دندانه
nicks U دندانه
nick U دندانه
cams U دندانه
peg U دندانه
indented U دندانه دندانه
pegs U دندانه
nicked U دندانه
dent U دندانه
tine U دندانه
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
scrambles U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambled U فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
depth of tooth U ارتفاع دندانه
laciniated U دندانه دار
denticulate U دندانه دار
engrail U دندانه دارکردن
zigzag soldering U لحیم دندانه
serrated U دندانه دار
cogged U دندانه دار
laciniate U دندانه دار
denticulated U دندانه دار
dentation U دندانه بودن
jagged U دندانه دار
dentigerous U دندانه دار
indent U دندانه دارکردن
indenting U دندانه گذاری
monodentate ligand U لیگاند تک دندانه
indent U دندانه گذاری
indenting U دندانه دارکردن
cut teeth U دندانه دارکردن
cirrate U دندانه دار
cirrose U دندانه دار
cirhose U دندانه دار
nurl U دندانه کنگره
pectinate U دندانه دار
pectinated U دندانه دار
indents U دندانه دارکردن
dentate U دندانه دار
toothier U دندانه دار
cut teeth U دندانه ساختن
indents U دندانه گذاری
herringbone tooth U دندانه ی جناغی
tooth gap U شکاف دندانه
tooth profile U شکل دندانه
serrulation U دندانه داری
tooth form U شکل دندانه
tooth flank U دامنه دندانه
toothiest U دندانه دار
knurled U دندانه دار
tooth clearance U بازی دندانه
dents U دندانه بریدگی
dents U دندانه کردن
dent U دندانه کردن
denting U دندانه بریدگی
denticulation U دندانه ریز
dented U دندانه بریدگی
dented U دندانه کردن
toothless U بدون دندانه
tooth gap U فاصله دندانه
cog U دندانه دارکردن
engrailed U دندانه دار
knurling tool U دندانه ساز
jaw clutch coupling U پیوست دندانه
notched U دندانه دار
indentations U دندانه گذاری
gearwheel U چرخ دندانه
indentation U دندانه گذاری
helical tooth U دندانه حلزونی
denting U دندانه کردن
toothed cornice brick U اجر دندانه
jaggy U دندانه دار
toothy U دندانه دار
tooth pitch U گام دندانه
cogs U دندانه دارکردن
root U پای دندانه
roots U پای دندانه
dent U دندانه بریدگی
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
tooth plane U رنده دندانه دار
gearwheel U چرخ دندانه دار
toothed wheel U چرخ دندانه دار
jaggedness U دندانه دار بودن
brake wheel U چرخ دندانه دار
sprocket U دندانه دور چرخ
serrated shaft U محور دندانه دار
zigzag aerial U انتن دندانه ارهای
toothed wheel U چرخه دندانه دار
tooth profile error U خطای فرم دندانه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com